
رضا کلانتری
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
اجرای چنگسان |
arpeggio (it.) 1 |
اجرای آکورد چنگسان |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
اجرای برجسته |
marcato 1 (it.), marcando 1 (it.) |
شیوهای در اجرای نغمات که در آن نتها متمایز و واضح نواخته میشوند |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
اجرای باکمانه |
coll'arco (it.), arco, c.a. |
دستوری برای برگشت به کمانهکشی، پس از گذری که به شکل زخمهای یا هر شیوۀ دیگری غیر از کمانهکشی اجرا میشود |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
اثر موسیقایی |
composition 2 |
ساختهای موسیقایی که تمام آن را یک آهنگساز تصنیف کند |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
اثر 2 |
|
← اثر موسیقایی |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
اپرای سرتاسر |
through-composed opera |
اپرایی که اپرانامۀ آن به موسیقی در میآید، در مقابل انواع دیگر که در آنها از گفتوگوی معمولی نیز استفاده میشود |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
اپرانامه |
libretto |
کلامی که برای اپرا نوشته شود |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
اُبوا |
oboe |
سازی از گونۀ سُرناها |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آهنگسازی |
composition 1 |
عمل خلق یک اثر موسیقایی کامل توسط آهنگساز |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آهنگساز |
composer |
خالق اثر موسیقایی |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آهنگ ساختن |
compose |
خلق یک اثر موسیقایی کامل توسط آهنگساز |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آوایهخوانی |
vocalisation |
آوازخوانی بیکلام |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آوایه |
vocalise |
لحن آوازی بیکلامی که گردش نغمات در آن بر روی یک یا چند واکه صورت میگیرد |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آواگردان |
mirliton (fr.), kazoo, singing membrane |
نوعی ابزار که با قرار گرفتن در مسیر گفتار و آواز، ازطریق ارتعاش باعث تغییر صدا میشود |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آواژه |
letra (fr.) |
واژههای یک ترانه یا آواز یا هر اثر آوازی |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آوازگونه |
cantabile |
ویژگی بخشی از موسیقی سازی که شبیه به آواز اجرا شود |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آواز 2 |
song 1 |
قطعهای موسیقایی برای صدای انسان |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آواز 1 |
canto |
قسمتی از قطعۀ موسیقی که برای اجرای آواز در نظر گرفته شود |